به مناسبت درگذشت نویسنده شهیر و مبارز، منوچهر هزارخانی: جهان بینی ماهی سیاه کوچولو!

جهان بینی ماهی سیاه کوچولو! ـ به مناسبت درگذشت نویسنده شهیر و مبارز، منوچهر هزارخانی ـ ۱۰فروردین۱۴۰۱
وقتی صمد بهرنگی، هنرمند خلق، در گوشه‌ی دور افتاده‌یی از شمال مرد، مرگش از طرف «هنر» اتو کشیده و «رسمی» که در جنوب مشغول رقص شتری بود، با بی‌اعتنایی تمام، زیر سبیلی رد شد. و چه بهتر!
این، نشانه‌ی آن است که دو جور هنر و دو جور هنرمند داریم و میان آنها هیچ‌وجه اشتراکی جز تشابه اسمی موجود نیست و به دو دنیای کاملاً مجزا و متضاد تعلق دارند:
یکی هنر «مردم بی‌هنر»، به همان سادگی و روانی زندگی روزمره‌ی ابتدایی‌شان، هنری که حق زندگی ندارد و قاچاقی نفس می‌کشد، هنری که تو سرش می‌زنند، مسخره‌اش می‌کنند، وجودش را منکر می‌شوند، «قالبی» و «ضد هنری» و «فرمایشی» اش می‌خوانند؛ زیرا که از زندگی زمینی و واقعی خلایق برمی‌خیزد؛ هنر محکوم و تحت تعقیب دو هزار ‌و‌ پانصد ساله.
یکی هم هنر «مسلط»، هنر معطر اشرافی و صاحب امتیاز، هنر خواصّ، هنر تمام‌رسمی و شق و رق، با تعلیمی و دستکش سفید و نیم‌تنه‌ی کشمیر. هنر «کثیرالانتشار» و انحصاردار تمام وسایل سمعی و بصری و شستشوی مغزی؛ هنری مخصوص جعبه‌ی آینه‌ی فستیوال‌های تقلیدی و سخت، سر به ‌راه و رام و مطیع، با سابقه‌ی خدمت جد اندر جدی.
بهرنگ با هنر رنگ ‌و رو باخته و زهوار در رفته‌ی «رسمی» که هیچ‌چیز برای گفتن ندارد الاّ هذیان نامفهوم بیماری، بر لب گور، کاری نداشت. او از سازندگان آن هنر دیگر بود؛ نفی‌کننده‌ی ارزشهای از اعتبار افتاده و واضعِ ارزشهای نوینی که زندگی فردا طلب می‌کند؛ جهت‌دار و نه گیج و سر به‌ هوا و گمراه‌کننده؛ غنی و پر محتوا و نه فقط شکلی احمقانه و تو خالی.

مطالب مرتبط
امیر عبداللهیان در رابطه با باقی ماندن سپاه در لیست تروریستی گفت: این اوج از خود گذشتگی و ایثار فرماندهان سپاه است!
جهان بینی ماهی سیاه کوچولو - نوشته دکتر منوچهر هزارخانی - قسمت اول
لطفا به اشتراک بگذارید: