توییت خوان ـ سلام فرمانده یا سلام پسمانده ـ نگاهی به واکنش کاربران شبکه های اجتماعی در این رابطه

سلام فرمانده یا سلام پسمانده ـ نگاهی به واکنش کاربران شبکه های اجتماعی در این رابطه ـ توییت خوان
هنوز عمر دولت سوگلی خامنه‌ای یک ساله نشده است که تمام کفگیرهای ولی‌فقیه ارتجاع برای پختن و هم‌زدن آش دولت حزب‌اللهی به ته دیگ خورده است.

نفرت ضدطبقاتی علیه دزدترین و غارتگرترین دولت تاریخ ایران در کوی به کوی ایران جریان دارد. فریاد دادخواهی اقشار به‌جان آمده از دزدی‌های نجومی و چپاول‌گریهای افسارگسیختهٔ نظام ولایی، دم و بازدم روزانهٔ تمام شهرهای ایران شده است.

در مجلس حزب‌اللهیِ دست‌چین ولی‌فقیه، کارآمدیِ دولت سوگلی‌اش زیر سؤال رفته و زمزمه‌های کنار زدن رئیسی بر سر زبانهاست.

در دو هفتهٔ اخیر، طنین شعار «مرگ بر خامنه‌ای، مرگ بر رئیسی» صدا، پیام و خواسته رسای جامعهٔ ایران را به گوش دیکتاتور ولایی رساند.

با چنین زمینه‌یی از کلاف به‌هم تنیدهٔ بحرانها، خامنه‌ای که پیام قاطع نامشروعیِ سیاسی و ملیِ حاکمیت اشغالگر آخوندی و تحریم و سرنگونی‌خواهیِ آن را از تمام اقشار مردم ایران دریافته است، دست به مانوری بلاهت‌بار و مضحک با استفاده از کودکان تحت عنوان نمایش «سلام فرمانده» زده است! طبق خبرهای پیرامون این طرفه و سیرک طنز، گویی قرار است روز ۵خرداد، نمایش آن در استادیوم ۱۰۰هزار نفرهٔ دهکدهٔ المپیک تهران برگزار شود.

تنها نمود و فرم چنین توسلی به کودکان، یادآور ترفند هیتلر برای پهن کردن بازار مشروعیت‌خواهی ـ آن هم از سنین غیرقانونی و سباوت غیراشعاری ـ است! چنین سیرک‌هایی را در انواع ترفندهایش از دیکتاتورها کم ندیده‌ایم.

البته عجیب هم نیست؛ وقتی دیکتاتور به پیسی می‌افتد، خودش می‌داند که پته‌اش نزد عاقلان و باشعوران روی آب افتاده و بازار دجال‌بازی با دین و امام‌نمایی هم بالکل سوت و کور و لعن و نفرین و طرد شده است.

بعد از قیامهای اخیر که کیفرخواست‌شان مرگ دیکتاتور بود، در اتاق فکر نظام با ریاست شخص خامنه‌ای، چنین اوضاعی تشریح می‌شود که جز توسل به نوباوه‌ها و نابالغان سنی و هورا و سلام از آنها برآوردن، حتیهای و وایی برای نظام درنمی‌آید.

گذشته از این‌که قبل از اجرای این نمایش، شبکه‌های اجتماعی ایرانیان بساط خامنه‌ای و کارگزارانش را پیشاپیش سوزانده‌اند، نکتهٔ مهم و جاری در زندگی مردم و جامعهٔ ایران، وضعیت کودکان و موقعیت اجتماعی، تحصیلی، روانی و صنفی آنان است. مواردی که از قضا با سیاست و مدیریت خامنه‌ای و کارگزارانش، در تمامیِ موقعیتها علیه میلیون‌ها کودک ایرانی پیش برده شده است. یعنی خامنه‌ای نمی‌داند که مرکز آمار ایران، رقم رسمیِ ۴ تا ۷میلیون کودک کار و ترک‌تحصیل را در سال۱۳۹۹ گزارش کرده است؟

خامنه‌ای اگر بیش از ۴میلیون کودکان کار و ترک‌تحصیل و زباله‌گرد را گرد آورد، علاوه بر استادیوم ۱۰۰هزار نفرهٔ تهران، تمام مساحت دهکدهٔ المپیک هم ظرفیت این کودکان قربانیِ سیاست و مدیریت حاکمیت ولایت فقیه را ندارد.

خامنه‌ای اگر هزینهٔ روبه‌راه کردن سر و وضع همین کودکان نمایشی را به بهبود اوضاع و احوال کودکان کار و ترک‌تحصیل و زباله‌گرد اختصاص دهد، تازه کفاف درصد کوچکی از این مصیبت بزرگ خانواده‌ها و جامعهٔ ایران را می‌دهد.

خامنه‌ای اگر خرج کل این نمایش مسخره و سیرک مبتذل را به ساختن مدرسه و ساختن جاده و راه برای مدارس دورافتاده هزینه کند، بخشی از این رنج‌های متراکم شده، از بار زندگی و شانهٔ خانواده‌ها برداشته می‌شود.

اما درد خامنه‌ای و ملازمان برپا کنندهٔ چنین نمایش‌های مضحکی، هرگز این چیزها نبوده و نیست. درد بالفعل کلیت نظام، سقوط کامل مشروعیت سیاسی و ملی از یک‌طرف و کیفرخواست سرنگونی از جانب بیش از ۹۰درصد ایرانیان از طرف دیگر است. تاریخ پر است از مرحله بحرانهای لاعلاج دیکتاتورها با توسل به مبتذل‌ترین نمایش‌ها و مضحک‌ترین ترفندها!

مطالب مرتبط
توییت خوان ـ ماجرای سیسمونی گیت ـ قالیباف
نمایش مبتذل «سلام فرمانده» آینه فلاکت خامنه‌ای
لطفا به اشتراک بگذارید: