عظما و مزدورانش آش و لاش شدن ـ موشکاف ۵مهر۱۴۰۱
امروز با آنکه تنها ۱۱روز از قیام شکوهمند سراسری میگذرد، شاهد آن هستیم که این قیام چه شکافهایی در برج و باروی قلعه پوسیدهٔ آخوندهای حاکم افکنده و چگونه وحشت مرگ بر سراپای آنها از بالاترین سطوح حاکمیت تا مأموران سرکوبگر در کف خیابان، مستولی کرده است.
پاسدار اشتری سرکرده وحشتزده نیروی انتظامی، در دهمین روز قیام سراسری بهخیابان آمد تا بهخیال خود با دلداری بهنیروهای انتظامی روحیه تزریق کند؛ اما در واقع وضعیت درب و داغان آنها را برملا کرد. او ملتمسانه از نیروهای تحت فرمانش میخواست که «محکم بایستید و یک ذره شک نکنید بهمسیرتان» (خبرگزاری حکومتی تسنیم ـ ۳مهر)
روحیه باختگی و ریزش، محدود بهنیروهای پایین و میدانی رژیم نیست، چه بسا، بریدگی در بالا شدیدتر است. چرا که آنها پایان رژیم را واضحتر از پایینیها میبینند. قدیری ابیانه از مهرههای باند خامنهای که همراه با پاسدار شریعتمداری روز ۳مهر در یک گفتگوی تلویزیونی حاضر شده بود، اعتراف کرد: «کسانی که مسئول بودند، حتی وزیر بوده، نماینده مجلس بوده، رئیس حزب بوده، اینها باور کردند که نظام در حال سرنگونی است وگرنه ماهیت خودشان را اینطوری رو نمیکردند».
قسمت اول حرف نامبرده راجع بهگستردگی ریزش و بریدگی مقامات، واضحتر از آن است که نیازی بهتوضیح داشته باشد، اما قسمت دوم حرف او هم بهاندازه قسمت اول، مهم و بهمعنای آن است که مقامات مورد اشارهٔ او، خرج خود را از رژیم سوا کردهاند و لابد دارند چمدانهایشان را میبندند. اینها که از درون رژیم درز داده بودند تعدادشان به۴هزار نفر میرسد، حتی قبل از این قیام نیز آقازادههای خود را بهکشورهای غربی فرستادهاند تا در آنجا ملک و املاک بخرند و سیتیزن شوند تا در روز مبادا، والدینشان بهآنها بپیوندند. بهنظر میرسد آن روز مبادا، اکنون در چشمانداز قرار گرفته است.
مطالب مرتبط
موشکاف ۴مهر۱۴۰۱ ـ ترس نظام ولایت از قیام آفرینان
تداوم قیام؛ ریزشها و شکافها