قیام تا سرنگونی ـ دانشجویان کولاک کردن

جنبش دانشجویی چگونه به این نقطه رسید؟ ـ قیام تا سرنگونی ـ دانشجویان کولاک کردن ـ ۱۱آبان۱۴۰۱
در ششمین هفتهٔ قیام سراسری مردم ایران، رژیم تبهکار آخوندی طی یک برنامه‌ریزی، توطئهٔ جنایتکارانه‌ای را به‌مرحله اجرا گذاشت تا به‌خیال خود قیام را سرکوب و مهار کند.

نوک این پیکان زهرآگین امنیتی ـ تبلیغاتی، دانشجویان و دانشگاه را نشانه رفته بود، چرا که طی روزهای قیام، دانشجویان عملاً جلودار و پیشران قیام و انقلاب شده بودند و هر روز دهها دانشگاه در سراسر کشور برمی‌خاستند و با رادیکال‌ترین شعارها، قلب سیاه ارتجاع حاکم و شخص ولی‌فقیه را نشانه گرفته بودند.

خامنه‌ای چنین حساب کرده بود که اگر با ارعاب و تهدید و بگیر و ببند دانشگاه را منکوب و دانشجویان را از قیام جدا کند، سرکوب قیام برایش سهل‌تر خواهد شد.

بر همین اساس، روز ۶آبان، پس از نمایشهای جمعه، سلسله‌یی از ضدتظاهراتها را در سراسر کشور، برگزار کرد که از عربده‌های «مرگ بر منافق» اشباع شده بود

پس از آن خامنه‌ای سرکردهٔ سپاه پاسداران را به‌شیراز فرستاد تا با بهره‌برداری از جنایت بزرگ شاهچراغ، از طریق او به قیام‌کنندگان و به‌ویژه به دانشجویان چنگ و دندان نشان دهد. پاسدار سلامی با عتاب و خطاب که در عین‌حال به‌طور متناقضی آغشته به التماس و درماندگی بود، گفت: «شرارت را کنار بگذارید امروز روز پایان اغتشاشات است! دیگر به‌خیابان نیایید
اما دانشجویان انقلابی آتش قیام را در روزهای شنبه و یکشنبه دست‌کم در ۳۸دانشگاه کشور بر افروختند و با شماری بیش از روزهای پیش و با شعارهای کوبنده‌تر، جواب سرکردهٔ جنایتکار پاسداران را کف دستش گذاشتند. دانشجویان با افشای دسیسهٔ جنایتکارانهٔ رژیم از جمله شعار می‌دادند: «داعش خود سپاهیه این نقشه‌ها تکراریه» و «همونی که چلاقه، قاتل شاهچراغه!» و «سپاهی و ولایت عامل هر جنایت».

مطالب مرتبط
سلامی با ادعای بوسیدن کف پا برای جوانان شورشگر خط و نشان کشید
قاطعیت دانشجویان، پاسخ به‌دسیسه و سرکوب
لطفا به اشتراک بگذارید: