وقتی مماشاتچیها زبالهگرد میشوند! ـ در پی آلترناتیوسازی قلابی ـ ۱۰بهمن۱۴۰۱
ویژگیِ بارز سال ۱۴۰۱، شتاب گرفتن تحولات سیاسی-اجتماعی ایران بهجانب تعیینتکلیف در درون حاکمیت و در اپوزیسیون حاکمیت است. با انتصاب ناگزیر رئیسی توسط خامنهای ـ که با حذف فلهیی تمام باندهای دیگر میسر گردید ـ روند تحولات علیه نظام ملایان وارد مرحلهیی میشود که شاخص آن، عبور تمام اقشار اجتماعی از کلیت حاکمیت خواهد بود؛ چرا که نفس گماشتن رئیسی، جز برای مهار قیامها و اعتراضات میلیونی نبوده است.
اکنون در سالگرد سر کار بودن کابینهٔ سوگلی ولیفقیه، شاهدیم که از یکطرف طرح «دولت جوان حزباللهی» به اعتراف خودیهای نظام شکست خورده و از طرف دیگر، ایرانزمین به جبههٔ مقابل کلیت حاکمیت تبدیل شده است.
ضرورت یک روشنگریِ ملی
برآیند قانونمند چنین وضعیتی، سیر تحولات را بهجانب معرفیِ «آلترناتیو» جمهوری اسلامی آخوندی سوق داد. از اینرو ضرورت آلترناتیو حاکمیت ولایت فقیه، به یک موضوع مهم سیاسی تبدیل شده است. معنی آن این است که قیامها و اعتراضات نتیجه دادهاند و به مرحلهیی بالاتر برای رقمزدن سرنوشت ایران با شاخص نفی نظام ملایان رسیدهایم. از طرفی اما دستگاه تبلیغاتی رژیم آخوندی با جلوداری وزارت اطلاعات آن، با تمام قوا تلاش میکند آلترناتیو مجازی یا کبریت بیخطر سلطنت را بهعنوان تنها جایگزین محتمل خود جا بیاندازد تا محصول دستآوردهایی را که نام بردیم، به انحراف کشانده و آلترناتیو مستعد سرنگونی دیکتاتوری فقاهتی را بهزعم خود به محاق ببرد.
بنابراین روشنگری درباره طرح رژیم و لابیهایش از یکطرف و شناخت و معرفی شاخصهای آلترناتیو واقعی از طرف دیگر، یک مسؤلیت فوریِ ملی و تاریخی در شرایط فعلی سیاسی و اجتماعی ایران است.
هر آلترناتیو اصیل و واقعی با ۴شرط، قابل شناسایی و شناخت است.
مطالب مرتبط
هر کی فرق ولی و وکیل رو پیدا کرد جایزه داره: هر دو به پاسدارها تکیه دارند
ایران ۱۴۰۱؛ میدان آزمایش آلترناتیو دیکتاتوری ولایت فقیه