اولین اتوبوس مجانی در جهان! ـ در بازار آلترناتیوسازی پوشالی عرضه شد ـ ۲۶بهمن۱۴۰۱
اتوبوس ضدمصدقی با پلاک ۲۸مرداد و رانندگی بچه شاه ارزانی ورثهٔ ساواک و ریزشیهای شیخ و اصلاحاتش باد.
این، جادهٔ گذار از عمامه و عبا و نعلین به شنل و چکمههای خونین و مسیر شناخته شدهٔ حرکت از ولایت فئودالی به بورژوازی نوکیسه بیدنده و ترمز است. برای آنها که بهرغم دود و دمهای این ایام، به چشم دیدند قطار «تمدن بزرگ» شاه آبنبات چوبی در آمد، خروسقندی دموکراسی اینان چنگی به دل نمیزند. بهدلیل خصومت با انقلاب ضدسلطنتی و دشمنی با جمهوری دموکراتیک، فریب و بازی با کلمات است.
انکار انقلاب ضدسلطنتی توهین به مردم ایران و لگدمال کردن اعلامیهٔ جهانی حقوقبشر و مشخصاً حق شورش و قیام علیه ستمگر بهعنوان آخرین علاج بشر است.
بیجواب گذاشتن «سلطنت یا جمهوری» و موکول کردن آن به بعد یا پای صندوق رأی، به بهانهٔ برهم نخوردن وحدت، انکار حاکمیت و رأی جمهور ملت است. این فریبکاری و خیانت و انحراف و تفرقه به سود رژیم ولایت است. همچنانکه مسایل اساسی دیگر مانند انحلال دستگاههای سرکوبگر رژیم، آزادیها و حقوق زنان، حقوق ملیتها و زمانبندی تشکیل مؤسسان را هم نمیتوان به بعد موکول کرد.
بههرحال، زمان به عقب برنمیگردد و سلطنت هم نه در روسیه، نه در عراق، نه در افغانستان و نه در ایران دوباره باز نمیگردد.
دم زدن صوری از اتحاد، بدون ابطال شناسنامهٔ دیکتاتوریهای شاه و شیخ همان «همه با من» خمینی است.
خمینی در مورد مهمترین موضوعات مانند آزادیهای دموکراتیک، حقوق زنان، حقوق ملیتها و رابطهٔ دین و دولت یا به بعد از سقوط شاه موکول میکرد، یا کلیبافی و اسلامپناهی پیشه میکرد. او هم مدعی بود که پس از سقوط رژیم شاه چیزی نمیخواهد، به قم میرود و به طلبگی میپردازد.
سپس با یک هواپیما مملو از مسافران مجانی، شامل میوهچینان و فرصتطلبان حرفهیی و کسانی که بسیار دیر آمده اما خیلی زود میخواستند بروند، سر رسید. مجاهدین را که تازه از زندانها و شکنجهگاهها آمده بودند «منافق» خواند و در بازار قم «وسایل فساد» آنها را به نمایش گذاشت و بهتان زدن به آنان را ثواب شمرد. سرکوب کردستان و سایر ملیتها و اقلیتها و ادیان و مذاهب را هم همه میدانند.
خمینی در قدم بعد علم «سلطنت مطلقه» برافراشت و سرانجام حکم قتلعام همهٔ مجاهدین سرموضع را صادر کرد.
حالا هم اگر بچه شاه که برای زنان رزمندهٔ مجاهد دل میسوزاند که گوئیا به اجبار روسری دارند و وادار شدهاند جدا از مردان بنشینند، راست میگوید و به راستی مدافع حقوق زنان است، حتی در چارچوب سلطنت موروثی باید مثل سلطنتهای اروپایی اذعان و اعلام کند که خواهر بزرگترش ولیعهد شاه است! چرا باید ولیعهدی را از خواهر بزرگتر که بچه اول شاه هم بوده برباید؟
اما فراتر از همهٔ اینها، اصل موضوع «جبهه خلق» است. سازمان مجاهدین خلق ایران و سازمان چریکهای فدایی خلق ایران از ۶دهه پیش بیخود و بیجهت به کلمه خلق نیاویختند. همچنانکه در سال۱۳۸۸ دوباره گفتیم و نوشتیم:
«جبهه خلق» یا «جبهه مردم ایران» در برگیرندهٔ تمام طبقات و اقشار و جریانها و نیروها و افراد ایرانی است که خواستار سرنگونی دیکتاتوری و برقراری دموکراسی و در یککلام خواستار حاکمیت جمهور مردم ایران هستند.
مطالب مرتبط
آفتابی شدن پرویز ثابتی شکنجهگر ساواک در تظاهرات لسآنجلس
مسعود رجوی-۲۲بهمن ۱۴۰۱: «اتوبوس مجانی» استبداد و وابستگی با سرنشینان ساواکی، آزادیخواهان و استقلالطلبان را به سلولها و تپههای اوین میبرد