سران ولایت و سلطنت فراخوان به اتحاد میدهند: همه با هم با کی و برای چی؟
همه با هم با کی و برای چی؟ ـ سران ولایت و سلطنت فراخوان به اتحاد میدهند ـ ۳۰بهمن۱۴۰۱
همهٔ اینها وجوه درخشانی است از این واقعیت که مقاومت آزادیستان مردم ایران، برای پیروزی چه گنجینهٔ عظیم و فناناپذیری در اختیار دارد؛ از هزاران و هزاران کانون شورشی و جوانان شورشگر بیباک و بیم که در سراسر میهن اشغال شده با پاسداران و بسیجیها، چنگ در چنگ و در حال نبردند، تا تودههای عظیم مردم که شورشگران را از هر نظر حمایت و پشتیبانی میکنند، تا هموطنان خارج کشور که برای رساندن صدای مردم ایران، سر از پا و روز از شب نمیشناسند و پیوسته آمادهاند که هر جا اقتضا کند در سرما و گرما بهمیدان بیایند و صدای مردم ایران را پژواک دهند، تا لشکری از حامیان خارجی مقاومت که با گذار از کورههای گدازان تهمت و شیطانسازی آخوندهای دجال و لابیهای زرخرید آنها، هر کدام بهیک رزمندهٔ فعال جنگ سیاسی در حمایت از مقاومت ایران تبدیل شدهاند.
این سرمایهٔ فزاینده و فناناپذیری است که طی ۴۰سال نبرد مستمر مجاهدین و مقاومت ایران در داخل و خارج کشور و با تکیه بر اصل «کس نخارد» ذره ذره بهدست آمده و مدعیان و آلترناتیوسازان پوشالی، حتی ذرهیی از آن را بهخوابشان هم نمیتوانند ببینند.
اما راستی این سرمایه و گنجینهٔ عظیم که پشتوانهٔ آزادی و استقلال ایران است، چگونه حاصل شده؟ آن هم در میان طوفان فتنهها و این همه گرد و خاکی که رژیم و همدستانش میکوشند با آن فضا را مبهم و تیره و تار جلوه دهند؟
بیتردید این حاصل مرزبندی قاطع و استوار میان خلق و ضدخلق، میان جبهه مردم ایران با دشمنان آزادی و استقلال ایران، با مدافعان و مبلغان دیکتاتوری از نوع شیخی یا شاهی است. مرزبندی سرخ و آتشینی که رهبر مقاومت ایران یک بار دیگر در پیام تاریخی ۲۲بهمن ۱۴۰۱ بر آن پای فشرد و اعلام کرد: «شاخص عینی و علمی و تاریخی آزادیخواهی و استقلالطلبی در صحنهٔ سیاسی ایران بهرسمیت شناختن مرزبندی ملی ایرانیان با دیکتاتوری و وابستگی است که در اصل "نه شاه، نه شیخ" خلاصه میشود».
عنوان تظاهرات مونیخ یعنی «نه شاه، نه شیخ، پیش بهسوی جمهوری دموکراتیک» و شعار «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه، چه رهبر» هم بیانگر همین اصل اساسی برای برپایی حاکمیت مردم و استقلال و آزادی و آبادی ایران فرداست و همین شعارهای اصولی است که بهشورشگران و قیامآفرینان قدرت و انگیزه و اطمینان خاطر میدهد که حتی اگر در این راه بهشهادت برسند، آینده ایران و رهایی میهنشان از دیکتاتوری تضمین شده و رنج و رزم و خونشان شالودهٔ بنای ایران آزاد و دموکراتیک فردا خواهد بود.
مطالب مرتبط
خامنهای: اگر به بنبست رسیدهایم چرا میلیاردها دلار خرج براندازی میکنند؟
«نه شاه، نه شیخ، پیش بهسوی جمهوری دموکراتیک»
همهٔ اینها وجوه درخشانی است از این واقعیت که مقاومت آزادیستان مردم ایران، برای پیروزی چه گنجینهٔ عظیم و فناناپذیری در اختیار دارد؛ از هزاران و هزاران کانون شورشی و جوانان شورشگر بیباک و بیم که در سراسر میهن اشغال شده با پاسداران و بسیجیها، چنگ در چنگ و در حال نبردند، تا تودههای عظیم مردم که شورشگران را از هر نظر حمایت و پشتیبانی میکنند، تا هموطنان خارج کشور که برای رساندن صدای مردم ایران، سر از پا و روز از شب نمیشناسند و پیوسته آمادهاند که هر جا اقتضا کند در سرما و گرما بهمیدان بیایند و صدای مردم ایران را پژواک دهند، تا لشکری از حامیان خارجی مقاومت که با گذار از کورههای گدازان تهمت و شیطانسازی آخوندهای دجال و لابیهای زرخرید آنها، هر کدام بهیک رزمندهٔ فعال جنگ سیاسی در حمایت از مقاومت ایران تبدیل شدهاند.
این سرمایهٔ فزاینده و فناناپذیری است که طی ۴۰سال نبرد مستمر مجاهدین و مقاومت ایران در داخل و خارج کشور و با تکیه بر اصل «کس نخارد» ذره ذره بهدست آمده و مدعیان و آلترناتیوسازان پوشالی، حتی ذرهیی از آن را بهخوابشان هم نمیتوانند ببینند.
اما راستی این سرمایه و گنجینهٔ عظیم که پشتوانهٔ آزادی و استقلال ایران است، چگونه حاصل شده؟ آن هم در میان طوفان فتنهها و این همه گرد و خاکی که رژیم و همدستانش میکوشند با آن فضا را مبهم و تیره و تار جلوه دهند؟
بیتردید این حاصل مرزبندی قاطع و استوار میان خلق و ضدخلق، میان جبهه مردم ایران با دشمنان آزادی و استقلال ایران، با مدافعان و مبلغان دیکتاتوری از نوع شیخی یا شاهی است. مرزبندی سرخ و آتشینی که رهبر مقاومت ایران یک بار دیگر در پیام تاریخی ۲۲بهمن ۱۴۰۱ بر آن پای فشرد و اعلام کرد: «شاخص عینی و علمی و تاریخی آزادیخواهی و استقلالطلبی در صحنهٔ سیاسی ایران بهرسمیت شناختن مرزبندی ملی ایرانیان با دیکتاتوری و وابستگی است که در اصل "نه شاه، نه شیخ" خلاصه میشود».
عنوان تظاهرات مونیخ یعنی «نه شاه، نه شیخ، پیش بهسوی جمهوری دموکراتیک» و شعار «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه، چه رهبر» هم بیانگر همین اصل اساسی برای برپایی حاکمیت مردم و استقلال و آزادی و آبادی ایران فرداست و همین شعارهای اصولی است که بهشورشگران و قیامآفرینان قدرت و انگیزه و اطمینان خاطر میدهد که حتی اگر در این راه بهشهادت برسند، آینده ایران و رهایی میهنشان از دیکتاتوری تضمین شده و رنج و رزم و خونشان شالودهٔ بنای ایران آزاد و دموکراتیک فردا خواهد بود.
مطالب مرتبط
خامنهای: اگر به بنبست رسیدهایم چرا میلیاردها دلار خرج براندازی میکنند؟
«نه شاه، نه شیخ، پیش بهسوی جمهوری دموکراتیک»