کیهان: کجا ایستاده‌ایم؟..؛در آستانه سرنگونی!

کجا ایستاده‌ایم؟..؛در آستانه سرنگونی! ـ کیهان
وقتی به کنه و ریشه قیامهای سالهای اخیر مراجعه می‌کنیم می‌بینیم عملکرد خود حاکمیت آخوندی «سوخت‌رسان» قیام‌ها بوده است و اگر با دست کردن در جیب مردم و خرج کردن برای سیاست‌های ارتجاعی و ایران‌سوز خود قیمت تخم‌مرغ و بنزین را بالا برده از دل آن قیامهای ۹۶ و ۹۸ در آمده است. منتها این موضوع یعنی بن‌بست و بی‌آیندگی و «سوخت‌رسانی به قیام» خاص اقتصاد کشور نیست و در همه پهنه‌ها و موضوعات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی دیده می‌شود و رژیم هم‌چون ساکن منزلی مستهلک در حال فرو ریختن در حین زلزله است که هر گامش برای فرار خودش تکانه‌ای بیشتر برای انهدام ویرانه است:

اگر هر روز برای ترساندن خواص و جدی نشان دادن سرنگونی مجبور است ذکر مصیبت «۱۷هزار» به دست مجاهدین را یادآوری کند از آن سو آدرس آلترناتیو اصلی را به دوست و دشمن نشان می‌دهد.

اگر برای در آوردن مصارف سرکوب، مأموران شهرداری و مزدوران حکومتی‌اش را به جان مردم می‌اندازد که اخاذی و باج‌گیری کنند و خانه محرومان را روی سرشان خراب کنند زمینه‌های استمرار قیام را آماده می‌کند.

اگر مجبور است برای دزدی منابع آب و رساندن همه ذخایر آبی به کارخانه‌های سپاه، کشاورزان اصفهانی را سرکوب و چشم جوانانشان را با ساچمه کور کند، به دست خود آخرین لایه‌ها و اقشار حامی خود را نیز از دست داده و موجب گستردگی قیام می‌شود.

اگر برای زهر چشم گرفتن و سرکوب، گشتهای هار ارشاد را به جان مردم می‌اندازد، خودش جرقه قیام دموکراتیک مردم ایران را می‌زند.

اگر به‌دلیل سیاست صدور ارتجاع مجبور است در سوریه و عراق و لبنان دخالت کند و به عربستان موشک بزند و شبه‌نظامیان حوثی در یمن را تغذیه کند به دست خود باعث انزوای بیشتر می‌شود.

اگر در موضوع برجام نمی‌تواند از تلاش برای رسیدن به بمب اتمی دست بکشد و مجبور است در غنی‌سازی تخته‌گاز بسوی «مرحله آستانه» برود، چوب افزایش تحریم‌ها را نیز می‌خورد و هر روز دست‌بستگی منابع مالی‌اش بیشتر شده و به‌قول عباس عبدی به وضعیتی دچار می‌شود «که در شطرنج به‌معنای آچمز توصیف می‌شود» (اعتماد، ۱۸بهمن).

اگر برای یک‌دست کردن سیستم سرکوب، دستگاه سیاسی خود را تک‌پایه و منقبض می‌کند و رئیسی را می‌آورد به دست خود کل جریان اصلاحات و ضربه‌گیران نظام را از دست می‌دهد و آسیب‌پذیرتر می‌شود.

و اگر در همین موضوع نمایش مسخره «عفو» ملوکانه زندانیان مجبور است این دهها هزار زندانی را تعیین‌تکلیف کند باز هم به دست خود به قیام سوخت می‌رساند. هم با به جان خریدن بی‌آبرویی داخلی و خارجی، اعتراف می‌کند که این همه ملت بی‌گناه را بازداشت کرده است و هم به دست خود هزاران جوان را وارد مسیر مبارزه حرفه‌یی با انبوهی از تجارب زندان کرده است.

نتیجه این‌که بنا به همه تجارب دیکتاتورها، همه مانورها و اقدامات رژیم اگر مسکن و موجب التیام فوری دردی شوند خودشان زمینه‌ساز عوارض دیگری دارند و باعث عود درد بی‌درمان دیگری می‌شوند. این رژیم قرون‌وسطایی وصله ناچسب جامعه جهانی در قرن ۲۱ است. تاریخ مصرفش سالهاست که تمام شده و بار کجی است که هرگز به مقصد نمی‌رسد و قیام دموکراتیک مردم ایران به واژگونی آن سرعت می‌دهد:

راستی را با چنین کج‌ها نشاید راست یافت

پای ما کج، راهبر کج، قصد کج، گفتار کج!
مطالب مرتبط
کیهان: اگر ج . ا به‌ بن‌بست رسیده چرا میلیاردها دلار خرج براندازی میکنند؟
«سقوط» وسط‌بازان به تونل وحشت از سرنگونی
لطفا به اشتراک بگذارید: