ترانه طنز ـ عظمای مچاله
عظمای مچاله ـ ترانه طنز
خمینی هم حاکم گوشبسته و نصیحتناپذیری بود. بعد از آزادی خرمشهر هر چه رؤسای جمهور و سران کشورها درخواست کردند صلح با عراق را قبول کند، نکرد و زمانی پذیرفت که دیگر دیر شده بود و مجبور شد جامزهر را سر بکشد و بمیرد! خلف ناخلفش هم عین خودش است و الآن هم که طنین قیام مردم ایران به گوش همه دنیا رسیده و حتی وسط گزارش ورزشی در رسانههای خارجی نیز صحبت از وضعیت انقلابی ایران میشود هنوز که هنوز است، شیخعلیشاه گوشش بدهکار نیست و صدای قیام مردم را نمیشود! هر چه هم خواص و عقلای قومش - حتی از باند خودش - او را نصیحت میکنند به خرجش نمیرود. یکی ناامیدانه میگوید «انگار حاکمیت [ولیفقیه] گوش شنوایی برای شنیدن این اعتراضات نداشته و ندارد... . به چه زبانی باید این را به حکمرانان تفهیم» کرد؟ معصومه ابتکار به او طعنه میزند که «به نظر میرسد بعضی پژواک فریاد جوانان معترض را نمیشنوند» (ایلنا ۸آذر) دیگری به صراحت وضعیت دیکتاتوری شیخ و شاه را مقایسه کرده و ابراز نگرانی میکند که «میترسم همانگونه که در ساختار قبلی (حکومت پهلوی) دیر صدای مردم شنیده شد چنین رخدادی نیز برای گفتمان انقلاب شکل بگیرد» (عبدالکریمی، ۲۵آبان) و آنکه نماینده مجلس شیخ است عاجزانه التماس میکند که «من از ایشان (ولیفقیه) میخواهم اگر صلاح میدانند پیشقدم شده و با منتقدان صحبت کنند»! (صباغیان، ۸آذر). اما در نهایت، خامنهای توی دهان همه خواص زده و آب پاکی روی دست آنها میریزد و تازه طلبکار هم میشود که: «میگوید صدای ملت را بشنوید، صدای رعدآسای ملت در ۱۳آبان امسال بلند شد، شنیدید؟ شما بشنوید صدای ملت را»!
در کلیله و دمنه آمده است: «هر که نصیحت کسی را کند که قدر آن نداند چنان است که... با مرده مشاورت پیوندد و در گوش کر مادرزاد غم و شادی گوید و بر روی آب روان معما نویسد»!
و اینچنین خامنهای هم در مسیر دیکتاتورهایی گام برمیدارد که نصیحتشان، مشاورت با مرده و گفتن غم و شادی در گوش کر مادرزاد و معمانویسی روی آب است. جنایتکارانی که فقط زبان زور را میفهمند و تا لحظه سرنگونی و یک قدم مانده به گور، به هیچ صراطی مستقیم نیستند و هر چه تذکرشان دهی متذکر نمیشوند
مطالب مرتبط
ترانه طنز ـ نه شاه میخوایم، نه ملا
«نصیحت الملوک»! و «نصیحت الشیوخ»!
خمینی هم حاکم گوشبسته و نصیحتناپذیری بود. بعد از آزادی خرمشهر هر چه رؤسای جمهور و سران کشورها درخواست کردند صلح با عراق را قبول کند، نکرد و زمانی پذیرفت که دیگر دیر شده بود و مجبور شد جامزهر را سر بکشد و بمیرد! خلف ناخلفش هم عین خودش است و الآن هم که طنین قیام مردم ایران به گوش همه دنیا رسیده و حتی وسط گزارش ورزشی در رسانههای خارجی نیز صحبت از وضعیت انقلابی ایران میشود هنوز که هنوز است، شیخعلیشاه گوشش بدهکار نیست و صدای قیام مردم را نمیشود! هر چه هم خواص و عقلای قومش - حتی از باند خودش - او را نصیحت میکنند به خرجش نمیرود. یکی ناامیدانه میگوید «انگار حاکمیت [ولیفقیه] گوش شنوایی برای شنیدن این اعتراضات نداشته و ندارد... . به چه زبانی باید این را به حکمرانان تفهیم» کرد؟ معصومه ابتکار به او طعنه میزند که «به نظر میرسد بعضی پژواک فریاد جوانان معترض را نمیشنوند» (ایلنا ۸آذر) دیگری به صراحت وضعیت دیکتاتوری شیخ و شاه را مقایسه کرده و ابراز نگرانی میکند که «میترسم همانگونه که در ساختار قبلی (حکومت پهلوی) دیر صدای مردم شنیده شد چنین رخدادی نیز برای گفتمان انقلاب شکل بگیرد» (عبدالکریمی، ۲۵آبان) و آنکه نماینده مجلس شیخ است عاجزانه التماس میکند که «من از ایشان (ولیفقیه) میخواهم اگر صلاح میدانند پیشقدم شده و با منتقدان صحبت کنند»! (صباغیان، ۸آذر). اما در نهایت، خامنهای توی دهان همه خواص زده و آب پاکی روی دست آنها میریزد و تازه طلبکار هم میشود که: «میگوید صدای ملت را بشنوید، صدای رعدآسای ملت در ۱۳آبان امسال بلند شد، شنیدید؟ شما بشنوید صدای ملت را»!
در کلیله و دمنه آمده است: «هر که نصیحت کسی را کند که قدر آن نداند چنان است که... با مرده مشاورت پیوندد و در گوش کر مادرزاد غم و شادی گوید و بر روی آب روان معما نویسد»!
و اینچنین خامنهای هم در مسیر دیکتاتورهایی گام برمیدارد که نصیحتشان، مشاورت با مرده و گفتن غم و شادی در گوش کر مادرزاد و معمانویسی روی آب است. جنایتکارانی که فقط زبان زور را میفهمند و تا لحظه سرنگونی و یک قدم مانده به گور، به هیچ صراطی مستقیم نیستند و هر چه تذکرشان دهی متذکر نمیشوند
مطالب مرتبط
ترانه طنز ـ نه شاه میخوایم، نه ملا
«نصیحت الملوک»! و «نصیحت الشیوخ»!