معنی جنگ و غوغا بر سر حرفهای ظریف

سخن روز



این روزها دعوایی در درون رژیم بین دو باند حاکمیت بر سر بحران انتخاب رژیم بین بد و بدتر بالا گرفته است.سوژه زدوخورد بین دو باند فعلاً محمدجواد ظریف وزیرخارجه روحانی است و صحبتهایی که او در سفر به آمریکا کرده و حالا باند رقیب این حرفها را بل گرفته و حسابی به پروپای ظریف پیچیده‌اند و چیزی از فحاشی و حتی حمله فیزیکی به ماشین او و موجی از حملات در رسانه‌های باند مقابل کم نگذاشته‌اند.


داستان از این قرار است که ظریف طی یک سخنرانی در شورای روابط خارجی آمریکا، طبق معمول سعی کرد سخنانی باب طبع مستمعان خود، بر روال فریب و «غلط کردم گویی» بگوید. مثلاً بگوید که ما اهل مداخله  و صدور تروریسم نیستیم، ما سودای ابرقدرتی نداریم، و حتی تا آنجا پیش رفت که اشاره‌یی به این واقعیت کرد که ما با همین سودا و همین خیالات منطقه را نابود کردیم ولی امروز دیگر اهل این چیزها نیستیم. انتشار این اظهارات و این زرنگ‌بازی ظریف کار دستش داد، باند خامنه‌ای و دلواپسان این حرفها را گرفته و توفانی به‌پا کردند و ظریف را حسابی شلاق‌کش کردند و او و مهره‌های باند روحانی را وادار کردند که به صحنه بیایند و از خودشان دفاع کنند. مضمون صحبتهای ظریف این بود که رژیم آماده کوتاه‌آمدن است و حتی در سخنرانی‌هاییکه در شورای روابط خارجی آمریکا داشت، اعترافهای مهمی کرد، از جمله این‌که «ما برای مستثنا کردن یکدیگر و تبدیل شدن به قدرتمندترین در منطقه، منطقه را نابود کرده‌ایم. باید این روند را متوقف کنیم. به شما می‌گویم که ایران آماده این کار است». کیهان نوشته بود که  این اظهارنظر نسنجیده، در حقیقت پذیرش اتهام آمریکا و انگلیس و فرانسه و آل‌سعود (مبنی بر نقش ایران در بی‌ثبات کردن منطقه) است! و ایده «منطقه قدرتمند به جای قدرت منطقه‌‌یی» در حقیقت همان برجام منطقه‌یی و به عبارتی برجام ۲ و ۳ و... است».


کریمی قدوسی، از نمایندگان دوآتشه دلواپسان در مجلس ارتجاع، که چند روز پیش در یک مسجد سخنرانی کرده  و کلیپ آن در فضای مجازی منتشر شده، ضمن این‌که اظهاراتش به‌روشنی مطامع منطقه‌یی و خواب و خیالهای ابرقدرتی این جماعت را نشان می‌دهد، می‌گوید:


«همین روزها عده‌یی که پرورش‌یافته نظام سرمایه‌داری جهان هستند و متأسفانه بعضی از امور اجرایی کشور را هم به‌دست گرفته‌اند، تحلیلشان این است که ۶ماه دیگر کار انقلاب تمام می‌شود. گفتمان دنیا که گفتمان غرب است علاج درد مردم ایران است. می‌گوید: نه ایران و نه عربستان سعودی نمی‌توانند هژمون منطقه باشند، ایران را کنار عربستان اسم می‌برد».


«آقای ظریف بعد ۴۰سال؟! روز روشن خجالت نمی‌کشی از خانواده شهدا می‌روی توی پایتخت شیطان بزرگ پیش آن کسانی که این اراجیف را به تو آموختند، می‌گویی ایران نمی‌تواند هژمون منطقه باشد»؟


متقابلاً نه خود ظریف و نه مدافعان او حرفهای ظریف و نکات طرف مقابل را تکذیب نکردند چرا که  نوار صحبت ظریف موجود است و قابل انکار نیست. ظریف  سعی می‌کند با لفظ‌پردازی حرفهای خودش را توجیه کند ومتقابلاً به آنها می‌گوید حرفهایی که شما می‌زنید این‌که آدم باید دیوانه باشد که در ایران سرمایه‌گذاری کند، رم دادن سرمایه و سرمایه‌گذاران است نه فقط سرمایه‌گذاران خارجی بلکه سرمایه‌گذاران داخلی! و شما اعتماد به‌نفس را از دیپلوماتها می‌گیرید و ما دیگر نمی‌توانیم در خارجه از این مانورها بدهیم چون تا الآن و در دورهبرجام هم باند روحانی وقتی به خارجه می‌رفتند حرفهای موردپسند آنها می‌گفتند و این همه هم دچار دردسر نمی‌شدند.


اما دعوا بر سر چیست؟ آیا حرفهای ظریف به آنها برخورده؟ یا اصلاً با خود ظریف دعوا دارند؟ طبعاً روشن است که نه این حرفها به آنها برخورده و نه با شخص ظریف دعوا دارند،  دعوا بر سر دو خط است؛ بر سر زهر خوردن یا نخوردن در شرایط بسیار خطرناکی که از هر طرف رژیم را فراگرفته است. یک طرف می‌‌گوید با این وضعی که داریم پیش می‌رویم تا ۶ماه دیگر کار رژیم تمام است. علی خرم می‌گوید: «در چنین شرایطی هنر این است که ما از شعله‌های آتشی که اطراف ایران را فراگرفته، بکاهیم و به جای تحت فشار قرار دادن دستگاه دیپلوماسی و مسئول آن به فکر جلوگیری از درگیری» باشیم. روحانی اعتراف می‌کند که نیمی از وزیران کابینه ناامیدند، آن‌چنان که او به حرفهایشان گوش نمی‌‌دهد؛ جوادی  آملی می‌‌‌گوید سیل می‌آید همه ما را می‌برد و...


دلواپسان هم می‌گویند اگر موشکی و نفوذ منطقه‌یی و مؤلفه‌های قدرت خود را از دست بدهیم در عرض چند ماه جارو می‌شویم. یا صحبت از این است که در حوزه، مخالفتها با ولایت فقیه روز به روز در حال گسترش است و به اعتراف منتظری دادستان کل رژیم مخالفان ولایت فقیه در حوزه متشکل شده‌اند.


در این میان نکته‌یی که توجه را به خود جلب می‌کند، این دوربرداشتن دلواپسان و تهاجم بی‌محابای آنها به ظریف است تا آنجا که حتی با مشت و لگد به ماشینش حمله می‌کنند، در حالی‌که همه می‌دانند و زمان زیادی نگذشته که خامنه‌ای چه تعریف و تمجیدی از ظریف و تیم مذاکره‌کننده کرد! پس جریان چیست؟


واقعیت این است که این وضعیت نتیجه شرایط داخلی و بین‌المللی است. در صحنه داخلی خود اصلاح‌طلبان می‌گویند که آنها بازنده اصلی قیام دیماه بودند با شعار «اصلاح‌طلب، اصول‌گرا، دیگه تمومه ماجرا!» در صحنهبین‌المللی هم سیاست مماشات از قدرت کنار رفته و دیگر کسی خریدار عشوه‌های امثال ظریف نیست. معلوم است که ظریف آن حرفها را سر خود نزده چنان که علی خرم هم می‌گوید: «وزیر امور خارجه در چارچوب دستورالعمل‌های نظام عمل می‌کند و از خود چیزی ندارد». منظورش این است که با اشاره و چراغ‌سبز خامنه‌ای این حرفها را زده. منتها فرق این شرایط با شرایط قبلی این است که قبلاً خامنه‌ای در قبال حملات دلواپسان می‌آمد و  از ظریف و تیمش دفاع می‌کرد و از آنها تعریف و تمجید می‌کرد، هنوز امیدی به اینها بود که بتوانند از طریق بندوبست برای  رژیم فرجه بخرند؛ اما الآن که دیگر آنها خریداری ندارند، خامنه‌ای هم به صرفه نمی‌بیند که پشت آنها برود و  از آنها حمایت کند. و مقدم بر همه اینها آخر خودش هنوز تعیین‌تکلیف نکرده و جوابی را که می‌بایست به ضرب‌الاجل بدهد، هنوز نداده؛ در حالی‌که فقط ۱۰روز به پایان مهلت مانده است. واقعیت این است که خامنه‌ای بدجوری گیرکرده و می‌بیندکه  از هر طرف برود، به‌سقوط منتهی خواهد شد.




لطفا به اشتراک بگذارید: