تنزل ذلیلانه در خفا، موشک‌گفتمانی در علن!

موشک‌درمانی آخوند روحانی



کیهان شریعتمداری در یادداشتی با عنوان خودکشی از ترس مرگ؟!‌ پرده از اقداماتی برمی‌دارد که حکومت آخوندی، در خفا انجام می‌دهد اما در علن به عکس آن تظاهر می‌کند. این یکی از تاکتیک‌های لورفته کلیت نظام و باندهای آن در مواجهه با بحرانها است. قبل از هر کس ولی‌فقیه رژیم آن را فوت آب است. در ماجرای فیلترینگ تلگرام،‌ شمه‌یی از آن را در حرفها و عملکرد حسن روحانی به چشم دیدیم. [فیلترکردن تلگرام در عمل واپوزیسیون‌نمایی در شعار و حرف].


از آنجایی که یک روده راست در شکم هیچ‌یک از سران حکومت نیست و باید به‌عنوان یک اصل به این باور داشت، بنابراین نمی‌توان به حرف هیچ‌کدام استناد کرد مگر این‌که آن را در ارتباط با دیگر پارامترها و سابقه آنها در نظر گرفت اما همان‌طور که گفتیم با دقت در سریالی از فاکتها و داده‌های سیاسی می‌توان به این نتیجه رسید که هرگاه علی خامنه‌ای و به تبع آن کلیت نظام می‌خواهد زهر بخورد، مهره‌های ریز و درشت آن به میدان می‌آیند و حرفهایی می‌زنند که سراپا مغایر با واقعه در حال جریان است.


در جریان زهرخوران اتمی علی خامنه‌ای با آب‌وتاب از حق مسلم اتمی داد سخن سرمی‌داد اما بعد معلوم شد که از جزئیات مذاکره با آمریکا در رابطه با اتمی باخبر بوده و مذاکره‌کنندگان از او خط می‌گرفته‌اند. بعد از سرکشیدن زهر هم طوری وانمود می‌کرد که انگار از اول مخالف مذاکره با آمریکا بوده. حافظ که ریاکاری و دودوزه‌بازی آخوندها را از حفظ بوده،‌ ببینید در این مورد چه می‌گوید:


حافظم در مجلسی دردی کشم در محفلی


بنگر این شوخی که چون با خلق صنعت می‌کنم.


«حافظ بودن در مجلس» علی خامنه‌ای و تظاهر به جانماز شسته‌گی در برابر دلواپسان و «دردی کش بودن» او در محفل‌های آن‌چنانی، را می‌توان اینک بعد از حسن روحانی، در رفتار و گفتار محمدجواد ظریف به‌خوبی مشاهده کرد. محمدجواد ظریف که دلال بند و بستها و چانه‌زدنهای رژیم با طرف‌حسابهای خارجی است به‌تازگی حرفهایی می‌زند که سراپا متناقض با کاری است که به آن مأمور شده است. او در حالی که برای گدایی سیاست شکست‌خورده مماشات به نیویورک رفته و به هر دری می‌زند تا مقداری آب رفته را به جوی برگرداند، وقتی نوبت به دوربین می‌رسد حرفهایی می‌زند که انگار ابتکارعمل در دست اوست:
«خروج از برجام در حوزه بین‌المللی نیز قطعاً به انزوای آمریکایی‌ها منجر خواهد شد، بنابراین در صورت اتخاذ چنین تصمیمی آمریکایی‌ها در حوزه بین‌المللی منفعتی نخواهند برد، در واقع منافع ایران باید در برجام تضمین شود در غیر این‌صورت اگر آمریکا بخواهد به روش‌های مختلف به جمهوری اسلامی فشار اقتصادی اعمال کند، ایران قطعاً واکنش مناسب از خود نشان می‌دهد».
و در حالی که در تنگنای تصمیم آمریکا، در حال خفه شدن است می‌گوید:
«جمهوری اسلامی انتخاب‌های گسترده‌یی دارد که خروج از برجام یکی از گزینه‌هاست».




موشک‌گفتمانی‌های حسن روحانی برای پوشاندن حرف اصلی


نمونه دودزه‌بازی گفته شده را در سخنرانی‌های این روزهای حسن روحانی و موشک‌موشک کردنهای او به‌وضوح می‌توان دید. او در سخنرانی خود در خراسان گفت:‌


«...به‌صراحت می‌گوییم ما درباره سلاح و دفاع کشورمان با کسی مذاکره نخواهیم کرد. ما هر مقدار که موشک و سلاح لازم باشد می‌سازیم و انبار می‌کنیم. به کسی ربطی ندارد که ملت ایران چه تصمیمی اتخاذ کرده است».


در سخنرانی در نیشابور تأکید کرد:


«برجام به‌عنوان یک قرارداد بین‌المللی که به‌عنوان مظهر قدرت دیپلوماسی ملت بزرگ ایران است، ‌قابل‌تغییر نخواهد بود. آن‌هایی که فکر می‌کنند با زور و فشار و تهدید می‌توانند ملت بزرگ ایران را تسلیم کنند اشتباه می‌کنند. ما در برابر مقاطع مختلف در برابر حرف زور دیگران ایستاده‌ایم و امروز هم خواهیم ایستاد».


راستی شلیک موشکهای خالی و الدروم بولدروم‌ها و پهلوان‌پنبه بازیها و به تعبیری دود استتار زدنها برای پوشاندن کدام ضعف و چه جام‌زهری است؟ اشباه الرجال‌های تاریک‌خانه‌ اشباح این روزها در چه کارند؟ راستی درنهان‌خانه حکومتی چه می‌گذرد؟


نیازی نیست ما بگوییم. کیهان شریعتمداری، در دعوای باندی، در یادداشت «خودکشی از ترس مرگ» به تاریخ ۱۶اردیبهشت ۹۷ از آن پرده برداشته است:
«همان‌طور که آنها توانستند بدون شلیک حتی یک گلوله، برنامه هسته‌یی ما را متوقف کنند، حالا قصد دارند همان سناریو را در موضوعات منطقه‌یی ما عملی کنند، آن هم با رأی مستقیم نمایندگان مجلس و تلاش و لابی پشت‌پرده برخی دولتمردان»!(کیهان ۱۶اردیبهشت ۹۷)



مخمصه دیکتاتوری آخوندی در تصویب ۳لایحه درخواستی از سوی FATF


موضوع این است که دیکتاتوری آخوندی اینک در مخمصه‌یی به نام تصویب لایحه‌های سه‌گانه درخواستی گروه ویژه اقدام مالی(FATF) گیرکرده است؛ مخمصه‌یی که کیهان شریعتمداری آن را یک «آزمون بزرگ»‌ و «یکی از مهم‌ترین و سرنوشت‌سازترین هفته‌های مجلس دهم می‌نامد». باند روحانی می‌گوید اگر این ۳لایحه [«الحاق رژیم به کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم»و «اصلاح قوانین مبارزه با تأمین مالی تروریسم» و «لایحه اصلاح قانون مبارزه با پولشویی»] تصویب نشود، اقتصاد قفل می‌شود. در این اظهارات دقت کنید:
«ما اگر اصلاحات FATF را نپذیریم، مشکلات بانکی خود را چند برابر پیچیده‌تر از چیزی که الآن هست، خواهیم کرد. امیدوارم اگر در نهایت مجلس این موارد را تصویب نکرد، مخالفان FATF این‌قدر شجاعت و مردانگی داشته باشند که پای تبعات آن بایستند و بعداً همه چیز را گردن دولت نیاندازند. چون با نپذیرفتن این موارد سیستم بانکی کشور و بلافاصله بعد از آن اقتصاد ما کاملاً قفل می‌شود، امکان تمام معاملات خارجی و ارزی از بین می‌رود، امکان جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی صفر خواهد شد و هیچ امکانی برای تبادل اقتصادی با دنیا وجود نخواهد داشت. این مانند همان شرایط حمل و نقل چمدانی پول به داخل کشور در اثر تحریم‌ها است، لیکن ابعاد آن بسیار بسیار وسیع‌تر خواهد بود. نپذیرفتن FATF دقیقاً به‌معنای این است که دور کشور را دیواری بسیار بزرگ و بلند بکشیم و خود را در داخل محبوس کنیم. به عبارتی نپذیرفتن FATF به‌معنای پذیرش خودخواسته حبس کامل اقتصاد کشور است».
باند دیگر آن را «ترکمان‌چای دوم» می‌داند و آشکارا اذعان می‌کند که رژیم در وضعیت محاصره قرار دارد و تصویب این لایحه‌ها وضع را بدتر می‌کند... حالا که جنگ ارزی همه‌جانبه و ویرانگر در جریان است، عده‌یی از دل حصار مقاومت، در عمق پایتخت نشسته‌اند و می‌کوشند راهی برای آمریکا به داخل خانه باز کنند!؟ تصویب کنوانسیون پالرمو و اصلاح قانون مبارزه با تروریسم، دقیقا همان کار است، باز کردن پای آمریکا به درون محاصره و معرکه»!(کیهان - ۱۸اردیبهشت ۹۷)




هم خودکشی و هم مرگ!


البته کار برای دیکتاتوری به آستانه سقوط رسیده آخوندی بیخ‌دارتر از اینها است. اگر ۳لایحه را تصویب نکند باید در انتظار فلج شدن بیشتر اقتصادی و بحرانهای وحشتناک ارزی باشد؛ بحرانی که از هم‌اکنون با افزایش تصاعدی قیمت ارز خود را نشان داده و زمینه‌ساز قیام است. اگر آنها را تصویب کند باید کمکهای مالی، لجستیکی، خدمات بانکی و... خود را به گروه‌های تروریستی دست‌نشانده قطع کند؛ و این یعنی کوتاه شدن دست رژیم از دخالت‌های تروریستی در منطقه و پذیرش برجام منطقه‌یی. از تبعات دیگر آن [همان‌طور که  پاسدار حسین شریعتمداری در کیهان ۷بهمن ۱۳۹۶ نوشته بود]، قطع بودجه سپاه پاسداران و نیروی تروریستی قدس است:
«از ما خواسته‌اند که نه فقط از حمایت نیروهای مقاومت دست بکشیم، بلکه بودجه سپاه پاسداران و نیروی قدس را هم صرفاً به این علت که از نگاه آنان تروریست محسوب می‌شوند قطع کنیم»!


این نه فقط «خودکشی از ترس مرگ» که هم خودکشی و هم مرگ است. در واقع همان وضعیت خفت‌باری است که یک‌بار ولی‌فقیه ارتجاع از آن به‌عنوان «تنزل بی‌پایان» نام برد؛ تنزلی که در ادبیات سیاسی رژیم با پهلوان‌پنبه بازی و شاخ‌وشانه کشیدن‌های بی‌محتوا لاپوشانی می‌شود. سکوت علی خامنه‌ای، در این تنگنا [مانند سکوت مرگبار او قبل از اعلام پذیرش برجام]، بهترین علامت تنزل ذلیلانه در خفا، قدرت‌نمایی‌های پوشالی در علن می‌باشد.




لطفا به اشتراک بگذارید: