پیش آقای دکتر

پیش آقای دکتر


بسیجی: آقای دکتر! همه‌اش فکر می کنم که گوسفند شدم. دکتر: از کی چنین احساسی داری؟ بسیجی: از وقتی که بره بودم


بسیجیه می ره بقالی می گه: آقا ساندیس دارین؟ یارو میگه : داریم ولی گرمه. بسیجیه می گه: عیب نداره، با نعلبکی می خورم


.


بسیجیه می‌خواسته غرق مناجات بشه، جلیقه نجات می‌پوشه.


بسیجیه میره توی دل طبیعت، هضم می‌شه

لطفا به اشتراک بگذارید: