توهم مفید بودن...


توهم مفید بودن





مردی هر روز، راس ساعتی معین به گوشه میدان شهر می‌رفت و لحظاتی کلاهش را از سرش بر می‌داشت و به شدت تکان می‌داد.





روزی پلیس که به کار  او حساس شده بود، علت این کار را از وی جویا شد.





مرد گفت: با این کار زرافه‌ها را دور می‌کنم.





پلیس پرسید: من در این جا زرافه‌ای نمی‌بینم؟!





و پاسخ شنید: این نشان می‌دهد که من کارم را درست انجام می‌دهم.





به این می‌گویند توهّم مفید بودن!


لطفا به اشتراک بگذارید: