سلطنت، از زندانی به ...


سلطنت، از زندانی به زندان دیگر یا دموکراسی!





یکی از بلایایی که از  کارنامه سراسر فساد و جنایت جمهوری اسلامی نصیب مردم ایران شده این است که هر تاجری سعی دارد اجناس خود را بعنوان انتخاب به مردم ایران عرضه کند .





آن زمانی که جمهوری اسلامی درمیانه میدان هل من مبارز می‌طلبد  اثری از هیچ کس نیست و خیلی ها حتی قدرت پذیرش مسئولیت تجمع پاسارگاد را هم ندارند  ومیگویند: من چرا بپذیرم هرکس فراخوان داده مسئولیت آن را بپذیرد! اما وقتی توده های مردم به میدان میایند یکباره سرو کله انواع و اقسام اپوزیسیون و آلترناتیو پیدا میشود که احساس قیمومیت شدیدی هم  به مردم ایران دارند.





قسمت جالب این دعاوی ، تبلیغات این مدعیان است! از جمله  آنها که خودرا سلطنت طلب میدانند بجای ارائه  یک پلاتفرم سیاسی و برنامه مشخص  واینکه تکلیف رای مردم وآزادی چیست درشبکه های اجتماعی تصاویر ایران زمان شاه را نشان میدهد و تبلیغ میکنند که آنموقع ایران جاده داشته ،دانشگاه داشته هواپیما داشته، قطارداشته و تیمسارهای زمان شاه چشم آبی و خوش لباس بوده اند والان  سردار پاسدارها به کرگدن شبیه هستند!  یا اینکه اینکه درزمان شاه شو و کنسرت بوده و ...





سوال اینجاست: این افراد مردم را چه فرض میکنند که این چنین آشکارا دست به تحمیق آنان میزنند!





آیا مشکل مردم ایران شمایل کرگدن وار فیروز آبادی است یا جنایات او!؟ اگر فیروز آبادی چشم آبی و لاغر اندام بود دیگر با او کاری نداشتیم!





آیا ساختن جاده و بیمارستان و دکل برق، در جهان درحال گذار از فئودالیزم به جهان صنعتی کاری محیر العقول و شایان تقدیر است! اگر این چنین باشد که امثال انور خوجه و چائوشسکوی جنایتکار را باید بیش ازهمه بستاییم که هنوز زیربناهای کشورشان باقی مانده از پروژه های ایجاد شده در زمان آنهاست!





به اینان باید گفت دعوا برسردرستی یا غلطی انقلاب سال ۵۷ نیست ! این انقلاب، انقلابی علیه ظلم و ستمی آشکار بود که همه مردم ایران با پوست و گوشت خود آنرا احساس میکردند! دعوای ما بر سرفرداست وآینده ای که قرار است بیاید.





پس اگر میخواهید درکنار مردم باشید پیش از هرچیز بجای ستودن کارنامه دیکتاتوریهای پیشین آنرا نقد کرده و کارنامه سیاسی سلطنت را بگشایید.





آیا درزمان ۲پهلوی آزادی احزاب داشتیم ؟





آیا انتخابات آزاد داشتیم ؟





آیا خاندان سلطنتی حساب ثروت خود را پس میداد؟





آیا مخالفین حق تجمع و اعتراض داشتند ؟





آیا سیستم قضاییه مستقل بود؟





آیا شاه فقط سلطنت میکرد ونه حکومت ؟





آیا نخست وزیر را مردم انتخاب میکردند ؟





آیا مجلس منتخب ملت داشتیم ؟





آیا تعدد احزاب داشتیم ؟





آیا ....





آیا ۱۰۰ سال است که  مردم ایران برای رسیدن به آزادی هزینه  میدهند تا  دوباره از سلطنت مطلقه فقیه برگردیم به سلطنت پادشاهی!





یعنی میخواهید بجای آوردن آزادی برای مردم ایران، آنها را تنبیه کنید که غلط کردید که انقلاب کردید! می خواهید به مردم بگویید شایسته شما همان شاهی است که کرمیت روزولت با خرج چندهزاردلار در ۲۸مرداد به ایران برگرداند!





 شایسته شما همان سیستمی است که گفت یا حزب رستاخیز یا اخراج ازایران یا رفتن به زندان ساواک یا پیوستن اجباری ( حتما پ پ پ را دهه پنجاهی ها بیاد دارند)





میخواهید بگویید مردم ایران! شما لیاقتتان همان ژن خوب است! منتها بجای ژن خوب آقازاده های آخوندها ، ژنهای خوب خاندان سلطنتی !





تاج شاهی طلبی ، گوهر ذاتی بنما!





آیا میخواهید به مردم ایران بگویید شایسته شما همان سیستمی است که بجای زندان اوین و زندان توحید،  درزندان کمیته مشترک ضد خرابکاری اش، حسینی ها ، عضدیها و رسولیها و نیک طبع ها و .... پوست و گوشت مخالفین را با کابل از بدنشان برمیداشتند؟!





جالب اینکه وقتی آن شکنجه ها را به برخی یادآوری میکنی، درجا با همان کلمات جمهوری اسلامی پاسخت را می‌دهند و میگویند: اینها حقشان بود که شکنجه وکشته شدند!





بنابراین آیا فردا هم کسانی که حقشان باشد را شما با شلاق و هیتر برقی تا مغز استخوان می سوزانید؟ براستی چرا به این سوالات پاسخ روشنی داده نمی‌شود؟





این وسط البته یک عبارت پادشاهی مشروطه هم برای بزک کردن چهره‌ی زشت سلطنت مطلقه وجود دارد!





حال آنکه در تمام جهان پس از انقلابات دموکراتیک، سلطنت بطور کامل ملغی شده و تعداد معدودی نیز که هنوز این نام را یدک میکشند،پس از جنگ جهانی اول، از ترس انقلاب ، سلطنت را به مترسکی بی خاصیت تبدیل ساختند!





آیا دعوای شما و این همه فحاشی به همه ، برای ایجاد همان مترسک بی خاصیت است؟! مترسکی که در همان کشورها اگر گذارتان افتاده باشد، در آستانه سقوط کامل است چرا که پول بی زبان مملکت را نمیخواهند صرف خانواده ای بکنند که تنها برتریشان نسبت به بقیه، داشتن ژن خوب است!


لطفا به اشتراک بگذارید: