خامنهای از چی ترسید که اینطوری از لاریجانی دلجویی کرد؟
علت ترس خامنهای و دلجویی از لاریجانی
به راستی علت چیست که این روزها دژخیمان و جانیان و غارتگران اینقدر رئوف و مهربان شدهاند؟ همانها که طی ۴دهه حکومت ظلم و ستم همکار و همراه و همدست این نظام بودهاند! از چه روست که اینگونه بیدنده و ترمز بر سر و روی هم پنجه میکشند؟ چرا مرزسرخهای نظام را درمینوردند و مانند غریقی که برای زندهماندن، دیگری را به زیر میکشد تا خود روی آب بماند، پتهٔ یکدیگر را روی آب میاندازند؟
پاسخ را باید در خیزش و خروش توفندهٔ خلقی یافت که در ۲۵آبان ۹۸ ضربشصت خود را به سردمداران و عوامل رژیم نشان داد. خلقی که از جنایت و خیانت و فریب بهستوه آمدهاند و برای خونخواهی و حسابرسی از همهٔ دستاندرکاران نظام عزم جزم کردهاند.
پاسخ را باید در خروش قیامآفرینان دلیری یافت که بهگفتهٔ فرماندار مزدور رژیم بیهراس از گلوله «سینهاش را باز کرد و گفت بزن»!
پاسخ را در تغییر فاز ناشی از قیام باید جست. دورانی که دیگر مردم ما در برابر ظلم و جور ساکت نمینشینند و برآنند که «مشت را با مشت و گلوله را با گلوله» جواب دهند. آری پاسخ همین جاست!
مطالب مرتبط
انتخابات تبدیل به یک کالبد بیروح شده است