اعدام حریف قدرت مردم نمیشود ـ اشتباه محاسبه مهلک خامنهای ـ ۲۱آذر۱۴۰۱
اعدام جنایتکارانهٔ جوان قیامآفرین محلهٔ ستارخان تهران، بهدلیل بازخوردهای گستردهٔ داخلی و بینالمللی آن، خامنهای و همریشان او را در یک هچل قرار داده است. او خیز برداشته بود تا با توسل به آخرین دستاویز خود، جامعهٔ در حال غلیان ایران را مرعوب و منکوب کند اما بور و کور شد. جلاد دجال بر آن بود طناب دار را از گردن قیامآفرینان بگذراند، اینک طناب دار در حال سفتشدن بر گردن او و فقیهان خونآشامش در قضاییهٔ جنایتکار است.
تبعات این تصمیم رذیلانه اکنون در دامن عبای او و همگنانش افتاده است. اعدام محسن شکاری، علاوه بر برانگیختن جامعه و انزجار بیشتر مردم باعث شقه و اختلاف و بحران در داخل حاکمیت شده است. قضاییهٔ جلادان که به هیچ صراطی میزان نبود و از کسی جز ولی خونریز فقیه حرفشنوی نداشت، بعد از این اعدام ناچار شده است که در دفاع از جنایت خود رطب و یابس به هم ببافد و در مورد آن توضیح دهد:
«اقدامات مرتکب یعنی حضور در جمع اغتشاشگران و تلاش برای بستن خیابان و تهدید مردم با سلاح سرد و نیز درگیرشدن با برخی از نیروهای حافظ امنیت و مجروح کردن آنها با سلاح سرد از مصادیق (من شهر السلاح لاخافه الناس) یعنی بزه محاربه است و دادنامه صادره از این جهت منطبق با موازین شرعی و قانونی است، لذا به استناد بند الف ماده ۴۶۹ قانون آیین دادرسی کیفری تأیید و ابرام میشود» (شرق. ۲۰آذر ۱۴۰۱).
بحران در این زمینه تا آنجا بالا گرفته است که حتی یک روزنامهٔ وابسته به ولیفقیه نیز نوشته است:
«وقتی میخواهید کسی را بکشید باید نهایت احتیاط را به خرج دهید. با فراغ بال و گشادهدستی نمیتواند اعدام را انجام داد»
مطالب مرتبط
به امید واهی توقف قیام: خامنهای دستور اعدام محسن شکاری را داد!
اعدام جنایتکارانه مجیدرضا رهنورد به دستور خامنهای و در ملاء عام!