۴۴سال قبل در چنین روزی ـ گاهشمار انقلاب ضدسلطنتی ـ چهاردهم بهمن
سومین سالروز شهادت مجاهد خلق، احمد احمدی فرا رسید. او در سال۱۳۵۴ توسط مأموران ساواک شاه دستگیر و زیر شدیدترین شکنجههای وحشیانه قرار گرفت. در نهایت مزدوران ساواک که نتوانستند این مجاهد را در هم بشکنند، او را بهشهادت رساندند.
۳۰ فروردین ۱۳۵۴ مأموران ساواک شاه، با اطمینان از قدرت مطلق دیکتاتوری، ۲تن از اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران و ۷تن از اعضای سازمان چریکهای فدایی خلق ایران را در تپههای اوین به رگبار بستند.
آنان فکر نمیکردند تنها ۳سال بعد قدرت دیکتاتور که خللناپذیر مینمود با قیام مردم درهمشکسته شود.
مأموران هراسناک ساواک که انتقام خشم خلق را میبینند، تقصیر را به گردن یکدیگر میاندازند. آنها طی مطلبی که در کیهانِ امروز چاپ شد نوشتند: در رابطه به کشتن ۹ چریک، لازم به یادآوریست که در آن سالها سرهنگ دوم منصور زمانی رئیس زندان بود.
از هر گوشهٴ ایران فریاد مرگ دیکتاتوری بر میخیزد. امروز تظاهرات و درگیری مردم با نیروهای سرکوبگر شاه در شهرهای لاهیجان، آبادان، کرمان، شیراز، کاشان و شهرهای دیگر ادامه داشت.
به موازات تظاهرات و قیام، بنا بر خبری که کیهان امروز به چاپ رساند، ، اعتصاب و کمکاری عمدی علاوه بر شهرها و صنایع دیگر در اصفهان نیز ادامه دارد. این اعتصابها ضربات سختی را به رژیم وارد میکند. چرا که امروز صنایع کشور تبدیل به پشتوانهٔ سرکوب رژیم گردیده و دیکتاتوری از آن علیه خود مردم استفاده میکند.
همچنین فرهنگیان شیراز امروز اعلام کردند، دیگر به دولت مالیات نمیدهیم.
و باز هم خونی که از پیکر خلق برای پیروزی نثار میگردد.
مردم از این خونهای بر زمین ریخته شده، تجلیل میکنند.
فیگارو مصاحبهٴ خود با شاه را که کماکان در مراکش بهسر میبرد منتشر کرد. در حالی که قیام با شدت در ایران رو به رادیکالیزم بیشتر و بهطور خاص نبردهای مسلحانه پیش میرود، شاهِ وارفته از قیام مردم خواست با سیلی صورت خود را سرخ نگاه دارد. او گفت: تمام اینها یک جریان نادرست است. همیشه ماجراجویانی وجود دارند. ”در حالیکه تمامی اقشار مردم در یک انقلاب دموکراتیک فریاد سرنگونی شاه را سر میدهند، شاه مدعی شد: ”در بین مردم اکثریت خاموشی وجود دارند که منتظرند ببینند چه پیش میآید. “
”پدرم در سال۱۹۲۰ میخواست یک جمهوری بهوجود بیاورد. اما این آخوندها بودند که مصرانه خواستند، ژنرال رضاخان خود را پادشاه بنامد. ”